مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

سکوت سازمانی

 رامین محترم


کپی


 

موضوع مقاله:سکوت سازمانی

 نام: رامین

نام خانوادگی:  محترم

استاد مربوطه:  جناب دکتر حسن سبیلان اردستانی

  

مقدمه:

سکوت سازمانی پدیده‌ای جدیدی است که در آن کارکنان سازمان به دلایل  متفاوت از اظهار نظر در رابطه با  مشکلات سازمان خودداری و امتناع ورزیده وسکوت می‌کنند. سکوت علامتی برای بیماری سازمانی محسوب می شود همچنین یک علامت بسیار مهم بیماری، استرس، پیری، افسردگی و یا ترس در سازمان به شمار می‌رود و مدیران باید در اولین فرصت عامل آن را ردیابی و برطرف نمایند. بی توجهی به این موضوع می‌تواند سبب اتفاقات وخیم تر و حتی مرگ سازمان شود.اگر زبانها قفل شوند, دانشی برای سازمان تولید نمی شود, ,وقتی سکوت سازمانی را فرا گیرد, رکود در سراسر سازمان گسترش می یابد و مزیت رقابتی بی معنا می شود و وفاداری کارکنان به سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد وهر اندازه پدیده سکوت در سازمان بیشتر باشد تعهد سازمانی کارکنان نیزکاهش می یابد.

 

 

بخش 1:

1-1علل سکوت سازمانی

مهمترین علل سکوت سازمانی عبارتند: ۱- ترس از عواقب اظهارنظرها مشتمل بر تنبیهات، بی نصیب بودن از امتیازات، برکناری از سمت و پست سازمانی و.... ۲- ترس از بی توجهی مدیر ارشد و بلا استفاده ماندن نظریات و ایده‌ها. در بدترین حالت مدیران ممکن است حتی نظریات ارائه شده را نخوانند و در بهترین حالت ممکن است مدیر ارشد این نظریات را بخواند ولی با دلایل ناکافی یا مصلحتهای غیر قابل توجیه اقدام به رد ایده ارائه شده بنماید. ۳-بدون پاداش گذاشتن ایده‌ها: وقتی که سازمان برای ایده‌های ارائه شده که مورد استفاده هم قرار گرفته و اثر بخش بوده‌اند پاداشی پرداخت نمی‌کند.

همانگونه که می‌بینید احساس ترس و ناامنی مهمترین علت سکوت در سازمان تلقی می‌گردد. شکل بسیار بدتر سکوت سازمانی وقتی است که کارکنان سازمان به ظاهر فعال و پر سر و صدا هستند ولی آنها از اظهارنظرهای واقعی و اقدامات مناسب و کارشناسی شده خودداری می‌کنند و در برخوردها چیزی را می گویند یا کاری را انجام می‌دهند که به مزاق مدیر ارشد سازمان بر نخورد. متخصصان علم مدیریت از پدیده سکوت سازمانی با عباراتی چون خطرناک یا مضر نام می‌برند.

اصطلاح سکوت سازمانی در باره موضوعاتی به کار برده می‌شود که به نظر کارکنان سازمان غیر قابل بحث هستند. این موضوعات عبارتند از مواردی همچون عملکرد مدیر ارشد، عملکرد همکاران، اخبار بد، دعواها و مشکلات پرسنلی. به عبارت دیگر پرسنل سازمانهای ساکت معمولاً بحث در چنین مواردی را بی ثمر دانسته و ساکت می‌مانند.

 

 

1-2سکوت سازمانی

سکوت سازمانی، خودداری کارکنان از بیان ارزیابی های رفتاری، شناختی و اثربخش در مورد

موقعیتهای سازمان، تعریف می شود. سکوت، توسط بسیاری از

ویژگیهای سازمانی تحت تاثیر قرار می گیرد. این ویژگیها شامل فرآیند های تصمیمگیری،فرآیندهای مدیریت فرهنگ و ادراکات کارکنان از عوامل موثر بر سکوت است، اما در عین حال دو عامل اصلی که سبب سکوت کارمندان در سازمان  می گردد عبارتند از: ترس مدیران از بازخورهای منفی از سوی کارمندان به دلیل به خطر افتادن منافع وموقعیت شان؛ و تصور کارکنان از باورهای مدیریت در مورد آن ها. این باورهای ضمنی شامل برخی تفکرهای مدیریت مبنی بر اینکه کارمندان فقط منافع شخصی خود را در نظر می گیرند، است.

مدیر سازمان بیشتر از همه می فهمد و بهترین ها را می داند و اینکه اختلاف عقیده ها ماهیتاً مسایل مضری برای سازمان به شمار می رود. این مسایل اگرچه باورهای مدیریت هستند و ممکن است به هیچ عنوان در سازمان واقعیت نداشته باشند، اما عواطف و احساسات مخربی را همچون ترس، فریب و خشم در کارکنان سازمان به وجود آورند و در نهایت سبب ایجاد سکوت کارکنان می گردند.

 

3-1انگیزه های سکوت کارکنان

نوع انگیزه کارمند سکوت کارمند: امتناع عمدی از بیان ایده ها، اطلاعات و نظرهای مرتبط با کاررفتار کناره گیرانه: بر اساس تسلیم،احساس ناتوانی در ایجاد تغییرباشد.

سکوت مطیع: هنگامی که اکثریت افراد، فردی را به عنوان فرد ساکت نام نهند، منظور آن ها اغلب آن است که وی به طور فعال، ارتباط برقرار نمیکند . سکوت حاصل از این نوع رفتار سکوت مطیع نام دارد و به خودداری از ارایه ایدهها، اطلاعات یا نظرات مربوطه بر اساس تسلیم و رضایت دادن به هر شرایطی اطلاق می گردد. بنابراین سکوت مطیع، نشان از رفتار کناره گیرانه دارد که بیشتر حالتی انفعالی دارد تا فعال. از ویژگیهای رفتاری افراد دارای این نوع سکوت می توان مشارکت کم، اهمال، مسامحه، غفلت و رکود را نام برد. آنان این نوع سکوت را به عنوان عاملی در تقابل با آوا در نظر می گیرند که معمولاً شکلی از موافقت یا پذیرش منفعلانه وضعیت موجود است. افراد با داشتن این نوع سکوت، تسلیم وضعیت فعلی شده و هیچ تمایلی برای تلاش در جهت صحبت کردن، مشارکت یا کوشش در جهت تغییر وضعیت موجود ندارند.

سکوت تدافعی: انگیزه این نوع سکوت، احساس ترس در فرد از ارایه اطلاعات است. سکوت تدافعی، رفتاری تعمدی و غیر منفعلانه است که به منظور حفظ خود از تهدید های خارجی به کار می رود، اما این نوع سکوت بر عکس سکوت مطیع، بیشتر حالت غیرانفعالی دارد و دربرگیرنده آگاهی بیشتر ازشقوق و گزین ههای موجود در تصمیم گیری و در عین حال خودداری از ارایه ایده ها، اطلاعات ونظرها به عنوان بهترین راهبرد در زمان مقتضی است. سکوت تدافعی شبیه حالتی است که افراد ازانتشار خبرهای بد به دلیل آشفته شدن افراد یا ایجاد پیامدهای منفی برای شخص خبررسان احتراز می کنند.

سکوت نوع دوستانه: بر اساس نوع دوستی، احساس تشریک مساعی و نوع پسندی خو دداری از ارایه اطلاعات محرمانه به دلیل همدستی و تعاون، حفاظت از دانش اختصاصی برای سود رساندن به سازمان.

این نوع سکوت عبارت است از امتناع از بیان اید هها، اطلاعات و یا نظرهای مرتبط با کار با هدف سود بردن دیگر افراد در سازمان که بر اساس انگیز ههای نو عدوستی، تشرکی مساعی و همکاری صورت می پذیرد. سکوت نوع دوستانه، تعمدی و غیرمنفعلانه است . سکوت نوع دوستانه رفتار با بصیرت و عقلایی است که نمی توان آن را از طریق فرمان و دستورات سازمانی به اجرا درآورد .این نوع سکوت را همچون سکوت تدافعی براساس ملاحظه و آگاهی از بدیل ها در تصمیم گیری و در عین حال خودداری از ارایه اید هها، اطلاعات ونظرات دانند، اما بر عکس سکوت تدافعی، با ملاحظه دیگران و توجه به آ نها، به جای آنکه صرفا به خاطر ترس از نتایج منفی شخصی ناشی از ارایه اید هها باشد، حاصل می گردد.

1-4عوامل موثر در ایجاد سکوت سازمانی:

از عوامل موثردر پیدایش سکوت می توان به تعدادی متغیرهای محیطی و سازمانی و تعدادی متغیرهای فردی اشاره کرد. سکوت پیامدی است که مدیون دو عامل ترس مدیران از بازخور منفی و مجموعه ای از باورهای ضمنی آن هاست. از عوامل به وجود آورنده این باورها می توان به متغیرهای سازمانی،محیطی و فردی اشاره کرد. این باورها، همراه ترس مدیریت از بازخورهای منفی، منجر به انواع قابل پیش بینی از ساختارها و سیاست های سازمانی و مدیریتی می شود که مانع جریان صعودی اطلاعات هستند.

منظور از فضای سکوت، برداشت های مشترک گسترده در میان کارکنان مبنی بر این که صحبت کردن درباره مسایلی یا موضوعات،کاری عبث یا خطرناک است، می باشد. وقتی چنین فضایی وجود داشته باشد، واکنش کارکنان در سازمان، به جای اظهار عقاید و ایده ها، سکوت خواهد بود .پیامدهای سکوت در سازمان ها در این بخش، پیامد ها و در واقع اثرات منفی سکوت بر فرآیند ها و پیامدهای سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کلی سکوت سازمانی بر یکفیت تصمیم گیری، تغییر سازمانی و واکنش ها و رفتارهای کارکنان تاثیر گذار است .

بخش 2:

سکوت همیشه دال بر رفتاری منفعلانه نیست، سکوت می تواند فعال، آگاهانه، عمدی وهدفمند باشد. این موضوع نکته مهمی است، چرا که ماهیت پیچیده و چند بعدی سکوت را نمایان می سازد. در واقع، برخی اشکال های سکوت، راهبردی وغیرمنفعلانه هستند و می توانند آگاهانه،هدفمند و عمدی، همچون وقتی کارمندان از ارایه اطلاعات محرمانه در مقابل دیگران خودداری می ورزند، باشند. سکوتی که عمدی و منفعل )بر اساس تسلیم و رضایت دادن به هر شرایطی( است با سکوتی که عمدی، اما به صورت غیر منفعلانه است، تفاوت دارد. بنابراین اگر چه سکوت سازمانی به طور کلی به عدم ابراز ایده ها، اطلاعات و نظرهای کارکنان به طور عمدی اطلاق می گردد، اما با توجه به انگیزه ای که در کارمند برای سکوت وجود دارد،ماهیت آن متفاوت خواهد بود.اگرچه نمی توان از نقش نسبتا تخریبگر سکوت به راحتی گذر نمود.از جمله اثرات مخرب این پدیده می توان به تاثیر ان بر تصمیمات نام برد که می دانیم اگر اطلاعات درست و کافی در اختیار تصمیم گیرنده قرار نگیرد چه بسا که سازمان به کلی نابود شود.

 

منابع:

1-تاثیر بازاریابی داخلی بر سکوت سازمانی: مطالعه موردی اداره امورمالیاتی شهر اصفهان

محمد رضا دلوی 1 - فرزانه سفیددشتی 2

2-از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

3-مقاله مفاهیم، علل و پیامدها

حسن زارعی متین*

فاطمه طاهری**

ابوالقاسم سیار***

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد