مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

تأثیر خلاقیت بر بهبود تصمیم گیری مدیران "مطالعه موردی"

فریده ابید

کپی و عدم سنخیت منابع با محتوا

 

 



دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک

 

 

عنوان تحقیق:

 

تأثیر خلاقیت بر بهبود تصمیم گیری مدیران "مطالعه موردی"

 

نام استاد:

جناب آقای اردستانی

 

 

نام دانشجو:

فریده ابید

 

رشته مدیریت بازرگانی

شماره دانشجویی:

920611757

بهار 1394

فهرست مطالب

چکیده ...................................................................................................................................  3

مقدمه ....................................................................................................................................  4

خلاقیت ................................................................................................................................... 6

تصمیم گیری .......................................................................................................................... 10

فرآیند تصمیم گیری .............................................................................................................. 10

روش تحقیق و نتایج بدست آمده............................................................................................. 13

منابع ....................................................................................................................................... 18

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

هدف پژوهش حاضر، رابطۀ بین خلاقیت و بهبود تصمیم گیری مدیران سه سطح (ارشد میانی عملیاتی) در استانداریهای استان فارس، کهگیلویه و بویر احمد و هرمزگان بود. برای این منظور، ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه های شامل 30 سؤال است که فرضیه های تحقیق را مورد سنجش و اندازه گیری قرار میدهد. تمامی جامعۀ آماری به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقهای پرسشنامه ها بین آنها توزیع شده است. سنجش روایی پرسشنامه و ضریب قابلیت اعتبار ابزار اندازهگیری نیز از طریق روش آلفای کرونباخ انجام شده است. پردازش آماری داده ها در محیط نرم افزاری SPSSو MINITAB  انجام شده و یافته های پژوهش نشان میدهد که رابطۀ معنی داری بین تصمیم گیری مدیران و بهبود کارایی کارکنان وجود دارد و اکثریت مدیران استانداری های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان معتقدند که باید ابتدا مسایل تجزیه و تحلیل شده و سپس تصمیم گیری شوند. از یافته های این تحقیق میتوان نتیجه گرفت با آشنایی مدیران با خطرات مختلف، میتوان ریسک پذیری آنها را افزایش داد تا از این طریق بتوان مدیران را در اتخاذ تصمیمات حیاتی تر یاری نمود. مدیران باید با تحقیق و بررسی خلاقیت و ابداع را افزایش دهند و از این طریق تصمیمات بهتری اتخاذ کنند، آنها میدانندکه هر چه مدیران خلاقتر و ریسک پذیرتر باشند تصمیمات بهتر و پویاتری اتخاذ می کنند و هر چه خلاقتر باشند تصمیم گیری آنها سریعتر خواهد بود 

 .

مقدمه

رشد، موفقیت و شکست سازمانها، نتیجۀ تصمیمات مدیران آن سازمانهاست. در یک سازمان، مدیران تصمیم گیرنده هستند و کیفیت این تصمیمات، تعیین کنندة موفقیت سازمان جهت دستیابی به اهدافسازمانی است. اگرچه تصمیمات استراتژیک برای سازمان سرنوشت ساز است اما مدیران، باید در مورد دیگر ابعاد سازمان مانند ساختار، سیستمهای کنترل، عکس العمل به تغییرات محیط و تخصیص منابع انسانی نیز به تصمیم گیری بپردازند. سازمان، بدون وجود مکانیسم تصمیم گیری فرو ریخته و به صورت مجموعه های از افراد که هدفهای خاص خود را دنبال می کنند، در میآید. تصمیم، به عنوان یک نقطۀ شروع، در شناخت فرآیندهای سازمانی، از اهمیت حیاتی برخوردار است. از آنجایی که تصمیم گیری، جوهرة اصلی مدیریت را تشکیل می دهد، انجام درست و مؤثر وظایف مدیریت به طور کامل به آن بستگی دارد و فلسفۀ وجودی مدیریت، پیوندی ناگسستنی با تصمیم گیری ایجاد میکند. بنابراین بحث تصمیم گیری، یک بحث با ارزش و مهم تلقی میشود. تخصیص منابع، شبکۀ ارتباطی، روابط رسمی و غیررسمی و تحقق اهداف سازمانی، به وسیلۀ مکانیزمهای تصمیم گیری کنترل میشود. از این رو، تصمیمگیری، به منزلۀ کلید فهم پیچیدگیهای سازمان و عملکردهای مدیریت است. سازمانهای پیچیده و مدرن، براساس اندیشه های نو بنا شده و برای ادامۀ موجودیت خود، بیشاز پیش، خصوصیت جستجوگرانه دارد و بر روشهای نوین و بدیع تکیه میکند.  خلاقیت را میتوان توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیرمعمولی، دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمیداند و سپس ارایۀ رهیافتهای جدید، غیرمعمول و اثربخش دانست.(پاپالی (1)  1988)

نقش مدیریت در مجموعه هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی آن به شمار میرود، بسیار مهم و حساس است زیرا مدیر میتواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و رفتار و عملکرد آنها میتواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق، عبارت است از: استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهنهای خلاق. مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خود بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را نیز برای خلاقیت تحریک کند (حقایق، 1380). تصمیمات، همواره در جهت تحقق اهداف و با توجه به منابع موجود گرفته میشود و نوع اهداف و چگونگی تحقق آنها را تعیین میکند، بنابراین تصمیم گیری، مکانیسمی است که تمام فعالیتهای سازمان را در بر میگیرد و در واقع، بر تمام اعضای سازمان خواه به صورت انفرادی و خواه به صورت عضوی از گروه، اثر می گذارد. سازمان، بدون وجود مکانیسم تصمیم گیری، فرو ریخته و به صورت مجموعهای از افراد که هدفهای خاص خود را دنبال میکنند، در میآید ( مورهد و گریفنن، 1375 ) . مدیران، بنابر ضرورت حرفه ای، تصمیم گیری می کنند وکیفیت این تصمیمات، میتواند تعیین کنندة موقعیت سازمان در جهت دستیابی به اهداف سازمان باشد. خلاقیت نیز، یکی از ابعاد شناختی فرد است که بر نحوهی تصمیم گیری مدیران، تأثیرگذار است. در این تحقیق، محقق در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که آیا خلاقیت، بر تصمیم گیری مدیران تأثیرگذار است؟

تفاوت در سبکهای تصمیم گیری، به خلاقیت فردی مدیران بستگی دارد. اثر نوع خلاقیت بر مهارت مدیران از نظر خود مدیر و دیگران و بهره برداری از این مهم، نقشبه سزایی در بهبود تصمیم گیری ایفا می کند و مدیران، میتوانند از طریق آشنایی با نحوة اثرگذاری این ابعاد بر ارتقای سازمانی، همت گمارند. بنابراین، پرداختن به نقش خلاقیت و کشف اثر آن بر بهبود تصمیم گیری مدیران از دلایل با اهمیت این تحقیق است و مدیران می توانند با کشف  تأثیر خلاقیت بر تصمیم گیری و اتخاذ تصمیمات حیاتی، عملکرد سازمان را بهبود بخشند. این تحقیق برای اولین بار در استانداریهای فارس، کهکیلویه و بویر احمد و هرمزگان انجام گرفته است. همچنین، از دیگر دلایلی که میتوان از آن به عنوان اهمیت این پژوهش یاد کرد پرداختن به مقولۀ تصمیم گیری است که خود، اهمیت به سزایی در مباحث سازمان و مدیریت دارد. اهمیت تصمیم گیری به حدی است که هربرت سایمون مدیریت را مساوی با تصمیم گیری میداند. خلاقیت، یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان، به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید، توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا محصول جدید است.

خلاقیت

 عبارت است از: طی کردن راهی تازه یا پیمودن راه طی شدة قبلی به طرزی نوین. خلاقیت، ارایۀ فکر و طرحی نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمانی است؛ مثل افزایش بهره وری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات، کاهش هزینه ها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدیدتر. روبرت جی استرنبرگ و لیندا اوهارا در بررسیهای خود، شش عامل را در خلاقیت افراد مؤثر دانسته انددانش: اطلاعات پایهای در زمینه ی محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی؛ توانایی عقلانی: توانایی ارایه ی ایدة خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسایل؛ سبک فکری: افراد خلاق، عموما دًر مقابل روش ارایه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را برمی گزینند؛ انگیزش: افراد خلاق، عموماً برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته می شوند؛ شخصیت: افراد خلاق، عموماً دارای ویژگیهای شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند؛ محیط: افراد خلاق، عموما دًر داخل محیط های حمایتی، بیشتر امکان ظهور می یابند. این محققان، مشخص کرده اند که عمده ترین دلیل عدم کارایی برنامه های آموزش خلاقیت، تأکید صرفاین برنامه ها بر تفکر خلاق، به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت است در حالی که سایر عوامل نیز، تأثیر به سزایی در موفقیت و شکست برنامه های آموزشی خلاقیت ایفا می کنند. (استنبرگو اوهارا، 1997)

جورج اف نلر برای خلاقیت، مراحل چهارگانۀ آمادگی، نهفتگی، اشراق و اثبات را بیان کرده است. در این دیدگاه، افراد خلاق ابتدا با مسأله یا یک فرصت، آشنا شده و سپس از طریق جمع آوری اطلاعات با مسأله یا فرصت مورد نظر درگیر می شوند. در مرحلۀ بعد، افراد خلاق روی مسأله تمرکز می کنند، در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمی شود و فرد، در نظم دادن تفکرات، اندیشه ها، تجارب و زمینه های قبلی خود جهت نیل به یک ایده سعی می کند. درگیری ذهنی عمیق فرد(خودآگاه و ناخودآگاه) و فراهم کردن فرصت(جهت تفکر بر مسأله) منجر به خلق و ظهور ایدة جدید و بدیع می شود. در نهایت، فرد خلاق درصدد برمیآید صلاحیت و پتانسیل ایدة خویش را به اثبات برساند. تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهندة آن، بیشاز یک قرن پیش توسط دانشمندان علوم اجتماعی شروع شد ولی انگیزة اساسی برای پژوهش، بیشتر در سال 1950 توسط گیلفورد ایجاد گردید.گیلفورد خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای حل مسایل) در مقابل تفکرهمگرا (دست یافتن به پاسخ صحیح) مترادف می دانست. خلاقیت را می توان توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیرمعمولی، دیدن مشکلاتی که هیچکس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی دهد و سپس ارایۀ رهیافتهای جدید، غیرمعمولی و اثربخش دانست. بازرمن خلاقیت را فرایند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم کالا یا کشفی بدیع می داند. با وجود اهمیتی که خلاقیت دارد در عرصۀ سازمانی، تحقیقات زیادی دربارة آن به عمل نیامده است. با این وصف، طرح گستردهای از فرایند خلاقیت، مورد پذیرش همگان قرار گرفته است که عبارت است از: آمادگی: فرایندی فعال که نیازمند کوششی مستمر و پیگیر است؛ نهفتگی: تراوش فکر، تفکر و تأمل اغلب ناخودآگاه؛   بینش: جهشی است که به عنوان نتیجۀ مراحل آمادگی و نهفتگی تحقق  می یابد و تحقیق و ممیزی: که فرد اعتبار بینش ایجاد شده را ممیزی می کند.

در اداره امور سازمان، خلاقیت و نوآوری نقش مهمی ایفا می کند. توانایی مدیریت، بر منطبق کردن و سازگار نمودن سازمان با شرایط جدید در محیط، به ترتیبی که این شرایط و عوامل به نفع سازمان عمل کنند نه به ضررآن، بستگی به توانایی مدیریت، نواندیشی و یافتن راه حلهای جدید و مبتکرانه دارد. در شرایط متغیر و متحول، فقط ادامۀ راه گذشته بر اساس تجربه ها، کافی نخواهد بود و دوام و حیات سازمان، بر فکر و عقیدة تازه و خلاق نیاز خواهد داشت. در واقع، قوة خلاقۀ موجود در یک سازمان را باید یکی از با ارزشترین سرمایه های آن سازمان به شمار آورد.

 اصل مدیریت، تصمیم گیری است زیرا مدیر، تمامی وظایف خود را با تصمیم گیری به انجام می رساند و اگر هدف گذاری، سیاست گذاری، تعیین استراتژی، تعیین قوانین، مقررات و راه و روش کار، انتخاب و استخدام نیروی انسانی، تعیین وظایف و مسئول

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد