مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

مدیران آینده

مطالبی در حوزه مدیریت

تصمیم گیری در سازمان

رضاحسینی

مطالب این مقاله، قبلا توسط دیگران در همین وبلاگ آمده است!



مقدمه

تصمیمات همواره در جهت تحقق اهداف و با توجه به منابع موجود گرفته می شود و نوع اهداف و چگونگی تحقق آن ها را تعیین می کند، بنابراین تصمیم گیری، مکانیسمی است که تمام فعالیت های سازمان را در بر می گیرد و در واقع، بر تمام اعضای سازمان خواه به صورت انفرادی و خواه به صورت عضوی از گروه، اثر می گذارد. سازمان بدون وجود مکانیسم تصمیم گیری، فرو ریخته و به صورت مجموعه ای از افراد که هدف های خاص خود را دنبال می کنند در می آید.(سرفرازی و همکاران، 1389، 87).

برای اتخاذ یک تصمیم مساعد باید بتوان، ارزش هر یک از نتایج احتمالی را که پس از انجام تصمیم او حاصل خواهد شد، پیش بینی کرده و به طور ضمنی این ارزش ها را با نوعی مقیاس کمی مقایسه، و احتمال موفقیت را بررسی نماید، که این کار همیشه ساده نخواهد بود. تصمیم گیری از اجزای جدایی ناپذیر مدیریت به شمار می آید و در هر وظیفه مدیریت به نحوی جلوه گر است؛ در تعیین خط مش های سازمان، در تدوین هدف ها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی و در تمامی اعمال مدیریت، تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است.

مدیران بنابر ضرورت حرفه ای، تصمیم گیری می کنند و کیفیت این تصمیمات می تواند تعیین کننده موقعیت سازمان در جهت دستیابی به اهداف سازمان باشد.

 

پیشینه تحقیقات

سرافزاری و همکاران(1389) تحقیقی با عنوان"تاثیر خلاقیت بر بهبود تصمیم گیری مدیران" انجام داده اند. هدف پژوهش رابطه بین خلاقیت و بهبود تصمیم گیری مدیران سه سطح (ارشد- میانی و عملیاتی) در استانداری های استان فارس، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان بود. برای این منظور، ابزار اندازه گیری در این تحقیق، پرسشنامه ای شامل 30 سوال است که فرضیه های تحقیق را مورد سنجش و اندازه گیری قرار می­دهد. تمامی جامعه آماری به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای پرسشنامه ها بین آن­ها توزیع شده است. سنجش روایی پرسشنامه و ضریب قابلیت اعتبار ابزار اندازه گیری نیز از طریق روش الفای کرونباخ انجام شده است. پردازش آماری داده ها در محیط نرم افزاری spss انجام شده و یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معنی داری بین تصمیم گیری مدیران و بهبود کارایی کارکنان وجود دارد و اکثریت مدیران استانداری های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان معتقدند که باید ابتدا مسایل تجزیه و تحلیل شده و سپس تصمیم گیری شوند. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت با آشنایی مدیران با خطرات مختلف، می­توان ریسک پذیری آن ها را افزایش داد تا از این طریق بتوان مدیران را در اتخاذ تصمیمات حیاتی تر یاری نمود. مدیران باید با تحقیق و بررسی خلاقیت و ابداع را افزایش دهند و از این طریق تصمیمات بهتری اتخاذ کنند، آن ها می دانند که هر چه مدیران خلاق تر و ریسک پذیرتر باشند تصمیمات بهتر و پویاتری اتخاذ می کنند و هرچه خلاق تر باشند تصمیم گیری آنها سریع تر خواهد بود.

محمدی نسب، مهدی(1389) تحقیقی با عنوان" الگویی برای تصمیم گیری راهبردی با رویکرد اسلامی" انجام داده است. تصمیم گیری راهبردی فرایندی ذهنی است که شامل انتخاب های سرنوشت ساز سازمان ها می شود و هدایتگر تصمیمات دیگر است. تصمیم‌گیری راهبردی از مباحث کلیدی و اساسی برای راهبری سازمان‌ها و جوامع است که نقش به سزایی در جهت گیری ها و توفیقات به دست آمده دارد. عوامل بسیاری در تصمیم گیری راهبردی نقش دارند، که یکی از مهمترین عوامل، نظام ارزشی و باورها و ارزش های تصمیم گیران است. این تحقیق به دنبال ارائه الگویی برای تصمیم گیری راهبردی مبتنی بر نظام ارزشی اسلام است. از دستاوردهای این تحقیق، ارائه یک الگوی چهار بعدی تصمیم گیری راهبردی است که علاوه بر ابعاد ذهنی مانند جهان بینی توحیدی، به مولفه های عینی تر درباره فرد تصمیم گیرنده، زمینه و فرایند تصمیم می پردازد. نیز تحقیق یک روش تحقیق تاریخی منسجم و کاربردی برای آزمون الگو ارائه می کند که می توان از آن برای ارائه یا آزمون الگوهای اسلامی یا بومی بهره گرفت

عزیزی(1380) تحقیقی با عنوان" بررسی نقش سیستم های اطلاعاتی و مدیریت بر بهبود تصمیم گیری مدیریان سازمان بسیج دانشجویی" انجام داده است. هر چند این امر در نزد متخصصان و اهل فن یک مسئله بدیهی و روشن است ولی در این پژوهش در نظر است که نشان داده شود در جامعه آماری مورد تحقیق، نیز این امر اتفاق خواهد افتاد یا خیر؟ یا به عبارتی می خواهیم تاثیرات سیستمهای اطلاعاتی مدیریت بر بهبود تصمیم گیری مدیران سازمان بسیج دانشجویی را بررسی نماییم. با این نگرش و رویکرد، در فصل اول به کلیات تحقیق یعنی ضرورت، اهداف، جامعه آماری، فرضیه ها و روش تحیقی به صورت خلاصه پرداخته شده است. در فصل دوم یعنی متدلوژی تحقیق به چهار بخش مورد بررسی قرار داده ایم. در بخش اول، به سیستم­های اطلاعاتی مدیریت شامل: تاریخچه، تعاریف، خصوصیات و ویژگی ها، انواع و اقسام سیستم ها، چگونگی استفاده از سیستم ها و .... پرداخته شده است و در بخش دوم، به تاریخچه ای از مدیریت، تعاریف مدیریت، مدیریت علمی، مدیریت روابط انسانی، مدیریت امروزی و ... پرداخته شده است، و در بخش سوم، به دیگر متغیر پژوهش یعنی تصمیم گیری پرداخته شده است و در این راستا، اهمیت تصمیم گیری، مدلهای تصمیم گیری، تعاریف و ... مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش چهارم سازمان را از بعد ساختاری و محتوایی و ... مورد بررسی و کنکاش قرار داده ایم پیشینه تحقیقات انجام شده در خصوص موضوع تحقیق که حدود 10 تحقیق می باشد، در بخش پنجم این فصل آمده است. در فصل سوم به مراحل و روش تحقیق (جامعه آماری، روش جمع آوری اطلاعات) پرداخته شده است. در فصل چهارم به بررسی تجزیه و تحلیل فرضیات از طریق ابزارهای آماری پرداخته شده است که نتایج بدست آمده نشان دهنده تاثیر تمامی فرضیات می باشد، همچنین در این فصل به اهمیت ابعاد فرضیات و ... نیز پرداخته شده است. در فصل پنجم با نتیجه گیری از فرضیات و موضوعات مورد بررسی چند پیشنهاد جهت سازمان و تحقیقات آینده ارائه شده است

ابراهیمی(1375) تحقیقی با عنوان" بررسی الگوهای تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی شهر اصفهان بر اساس نظرات دبیران" انجام داده است. نتیجه کلی اینکه مدیران مدارس راهنمایی در استفاده از الگوهای تصمیم گیری بیشترین اهمیت را به تصمیم گیری مشارکتی و کمترین اهمیت را به تصمیم گیری فردی می دهند. در ارتباط با متغیرهای تعدیل کننده(جنسیت، تحصیلات مدیریت و سابقه) در مورد الگوی تصمیم گیری فردی تفاوت معنی داری بین مدیران مرد و زن مشاهده گردید. اما در الگوی های دیگر تفاوتی وجود نداشت. اما تحصیلات مدیریت در استفاده از الگوهای تصمیم گیری مشورتی، مشارکتی و گروهی تاثیر داشت، یعنی تحصیلات مدیریت باعث شده بود تا مدیران از الگوی های فوق بیشتر در تصمیم گیری هایشان استفاده نمایند. سابقه مدیریت هم در استفاده مدیران از الگوهای مشورتی و گروهی تاثیر داشت یعنی هرچه مدیران از سابقه مدیریت بیشتری برخوردار باشند تمایل بیشتری به استفاده از الگوهای فوق پیدا می نمایند. لذا با توجه به نتایج فوق پیشنهاد گردید اولا به آموزش مدیران توجه بیشتری مبذول گردد برای این منظور ارتباط بین دانشگاهها و آموزش وپرورش ضروری است. واحدهای خاصی برای افزایش مهارت تصمیم گیری مدیران در دروس دانشگاهی و مراکز ضمن خدمت آموزش وپرورش برای مدیران منظور گردد . در انتصاب مدیران به رشته تحصیلی آنها توجه خاصی مبذول گردد . به این معنی که تحصیلات مدیریت و سابقه از ملاک­های انتصاب مدیران محسوب گردد و نهایتا مهارت در تصمیم گیری جزو ملاک­های ارزشیابی مدیران قرارگیرد

حیدری(1392) تحقیقی با عنوان"بررسی رابطه مشارکت دبیران در تصمیم گیریها و عملکرد مدیران آموزش و پرورش تهران ( در منطقه8 )" انجام داده است. مشارکت به عنوان یکی از ابزارهای حیاتی است که در زندگی انسا نها همواره مورد توجه بوده است. زندگی در اجتماع بر پایه مشارکت استوار بوده چراکه پیش بینی و تصمیم گیری در زمینه راه‌های رسیدن به اهداف به صورت گروهی، منجر به راه حل‌هایی منطقی تر و مطمئن تر می‌شود. در جنبه‌های الهی و مذهبی مشارکت در فعالیتهای عبادی مورد تأکید قرار گرفته است و در جنبه‌های اداری و سیاسی به عنوان ابزاری نیرومند مورد توجه است. در مفهوم مشارکت دو نکته نهفته است که اندیشه‌ی برابری ارزش انسان‌ها یکی از اساسی­ترین و بنیادی ترین نکات آن است و اندیشه دیگر نهفته در آن، به مشارکت به عنوان یک فراگرد اشاره می‌کند که از طریق آن کارکنان به دگرگونی‌هایی دست می‌یابند و خود را جزئی از تحولات به شمار آورده به آن تعهد و دلبستگی دارند و موجب گسترش پیوند میان افراد و افزایش اعتماد می‌شود و زمینه برای مردم سالاری و خود فرمانی فزونی می‌یابد.

 

تعریف تصمیم گیری

انتخاب یک راه از میان راه های مختلف. در واقع کار اصلی تصمیم گیرنده، دریافت راه های ممکن و نتایج ناشی از آن ها و انتخاب اصلح ترین آن ها است. اگر وی بتواند این انتخاب را به نحو درست و مطلوبی انجام دهد، تصمیمات او موثر و سازنده خواهد بود. تصمیم گیرنده، ممکن است با توسل رویکرد دوم به جای تاکید بر انواع مختلف روش سیستماتیک حل مساله، بر تجربیات قبلی شخص تصمیم گیرنده تاکید نماید. تصمیم گیرنده، در این مورد برای انتخاب از میان راهکارهای در دسترس، اساساً از درک ذاتی، قضاوت و تجربه خود استفاده می کند. بنابراین رویکرد توصیفی، محدودیت هایی دارد که عبارتند از:

1-   یادگیری از طریق تجربه، عموماً امری تصادفی است،

2-   هیچ تضمینی وجود ندارد که فرد تصمیم گیرنده از تجارب گذشته استفاده نماید،

3-   آنچه که از طریق تجربه افراد گرفته می شود عموما محدود به سطح تجربه است؛

4-   شرایط متغیر ممکن است به این معنی باشد که گذشته مبنای خوبی برای آینده نیست(سرفرازی و همکاران، 1389، 91).

 

تصمیم گیری با رویکرد اسلامی

در اغل مباحث مربوط به تصمیم گیری در مدیریت اسلامی، بیشتر به آیه 159 سوره آل عمران استناد می شود. این آیه مربوط به جنگ احد می باشد که مسلمانان در آن دچار شکست شدند. خداوند در این آِیه با وجود عدم توفیق در مشورت در امر جنگ، به پیامبر اعظم برای مشورت بیش از تصمیم و توکل پس از اخذ تصمیم تاکید می­کند. در دانش مدیریت نیز به تصمیم و تصمیمات راهبردی به عنوان مهم ترین یا یکی از مهم ترین موضوعات پرداخته شده است و همواره دغدغه بهبود تصمیم ها برای بهره وری سازمان ها مطرح بوده است. برخی از دانشمندان نیز مدیریت را معادل تصمیم گرفته اند و بعضی استراتژی را با جریان تصمیم ها مترادف گرفته اند.

هنری مینزبرگ(1978) استراتژی را به عنوان الگویی از جریان تصمیمات توصیف می کند. این دیدگاه می­تواند حداقل دو معنی داشته باشد. اول اینکه استراتژی تنها یک تصمیم نیست بلکه آن را در محتوای تعدادی از تصمیم ها و سازگاری بین آنها جستجو کرد. دوم اینکه این مفهوم به معنای آن است که سازمان باید همیشه نسبت به بدیل های مختلف اداره می کند در نظر گرفته شود(محمدی نسب، 1389، 4).

 

 فرایند تصمیم گیری

در تعریفی بسیار ساده تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راههای مختلف. فرآیند تصمیم گیری یا حل مشکل را می توان از مرحله احساس مشکل تا فائق آمدن بر آن که در مجموع 10 مرحله را تشکیل می دهد، به سه بخش عمده نسبتاً مشخص طبقه بندی کرد:

  • مراحل 1 تا 5 که اجزای تصمیم ساخته می شود و به هم پیوند می یابند.
  • مرحله 6 که در حقیقت مرحله اتخاذ تصمیم است.
  • مراحل 7 به بعد که بخش اجراء نظارت و کنترل را شامل می شود.

از یک نگاه دیگر فرآیند تصمیم گیری را می توان به دو بخش کلی طبقه بندی نمود:

  • بخش اول شامل مراحل 1 تا 7 که وظیفه برنامه ریزی مدیریت را تشکیل می دهد.  
  • بخش دوم از مرحله 7 به بعد که مراحل اجراء نظارت و کنترل را در بر می گیرد.

تصمیم گیری

تصمیم گیری، وظیفه بسیار مهم در مدیریت را تشکیل می دهد.

دانستن تئوری تصمیم گیری مدیران را قادر می سازد تا مهارت­های تصمیم گیری خود را پرورش داده و بهبود بخشند.

هچنین مک کامی چنین اظهار داشت:"رسیدن بر یک تصمیم رکن مدیریت را تشکیل می دهد و ویژگی های دیگر فرآیند مدیریت وابسته، در هم تنیده و قائم به وجود تصمیم گیری هاست(افجه ای، 1373).

به نظر سیمون تصمیم­گیری مترادف با اداره کردن است پیش از آن بارنارد نوشت که تصمیم فرآیند ضروری سازگاری در سازمان است و عوامل فیزیکی، زیستی، شخصی و اجتماعی لازم به منظور فراهم ساختن ترکیب ویژه ای برای عمل ارادی انتخاب می گردند(بهرنگی، 1372).

با این بیان تصمیم­گیری تمام فرآیند مدیریت را زیر نفوذ قرار می دهد. زیرا که نه تنها تصمیم را در برمی گیرد بلکه تمام راه کار سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد.

اصل مدیریت، تصمیم گیری است زیرا مدیر، تمامی وظایف خود را با تصمیم گیری به انجام می رساند و اگر هدف گذاری، سیاست گذاری، تعیین استراتژی، تعیین قوانین، مقررات و راه و روش کار، انتخاب و استخدام نیروی انسانی، تعیین وظایف و مسئولیت های مرئوسین و همچنین سرپرستی، کنترل و ارزیابی عملکرد آن ها را از جمله وظایف مدیر به شمار آوریم، لازمه همه این موارد تصمیم گیری است(سعادت، 1372).

مارت در تصمیم گیری کلید برنامه­ریزی توفیق آمیز در سطوح است. این امر تنها شامل انتخاب یک برنامه کار نیست زیرا قبل از اینکه انتخابی صورت گیرد لااقل باید سه مرحله شناخت موثر مسایل، کشف راه حل ها و تجزیه و تحلیل موقعیت ها انجام شده باشد. کونتز، معتقد است که تصمیم گیری، اصل و اساس برنامه ریزی را تشکیل می دهد زیرا بدیهی است طرح، برنامه، سیاست و خط مشی نمی تواند وجود داشته باشد مگر اینکه کسی، در جایی، تصمیمی گرفته باشد(سرفرازی و همکاران، 1389، 90).

کست معتقد است که تصمیم گیری و هماهنگ نمودن عملیات، جهت اهداف سازمان نیز نقش مهمی دارد و دسترسی به اطلاعات صحیح و کافی بخصوص در موقعیت و شرایط پیچیده، می تواند عامل بسیار موثری در تصمیم گیری باشد. به گفته بارنارد، تصمیم گیری، اصل و اساس وظایف مدیر را تشکیل می دهد و مهارت او در تصمیم گیری، کارایی وظایف و کیفیت خدمات را نمایان می سازد(همان منبع، 90).

تصمیمات مدیر بیانگر اهداف سازمان و منعکس کننده آن است.

1-   تصمیمات مدیر، رفتار عقلایی و همچنین معیارهای سنجش رفتار عقلایی را برای مرئوس تعریف و تعیین می کند.

2-   تصمیمات مدیر، نوع عملکردی را که از افراد در مشاغل مختلف سازمانی انتظار میرود، معین می کند.

3-   مدیر، تصمیم می­گیرد که چه اطلاعاتی با چه کم و کیفی در اختیار مرئوس قرار گیرد.

تصمیم نگرفتن نیز به همان اندازه اهمیت دارد که تصمیم گرفتن می­تواند اهمیت داشته باشد. بارنارد، معتقد است که تصمیم نگرفتن درباره مسایلی که الان لزومی ندارد، تصمیم نگرفتن موقعی که می­دانیم نمی­شود و نمی­توان تصمیم خوب و موثری گرفت و تصمیم نگرفتن هنگامی که می­دانیم دیگران بهتر از ما تصمیم می­گیرند همگی بخشی از هنر ظریف تصمیم گیری را تشکیل می دهد(همان منبع، 91).

 

فرایند تصمیم گیری شامل شش مرحله می باشد:

1.      مرحله اول؛ شامل تشخیص و تعیین مشکل و مسئله ای است که در راه تحقق هدف؛ مانع ایجاد کرده است.

2.      مرحله دوم ؛ یافتن راه حل های ممکن برای رفع مشکل مذ کور است د ستیا بی به راه حل ها با توجه به تجربه های علمی و عملی مدیر و اطلاعات و آمار در دسترس می­باشد و هر چه راه حل­های بیش­تری وجود داشته باشد انتخاب بهتری در تصمیم گیری صورت خواهد گرفت

3.      مرحله سوم؛ انتخاب معیار برای سنجش و ارزیابی راه حل های ممکن است. به عنوان مثال میتوانیم هزینه یا سود را معیار ارزیابی شقوق ممکن قرار دهیم یعنی راه حل های که هزینه کمتر یا سودی بیشتر دارند را مورد تائید قرار دهیم.

4.      مرحله چهارم؛ تعیین نتایج حاصل از هر یک از راه حل های ممکن است. نتایج مثبت و منفی راه حل ها در این مرحله مشخص می­شوند.

5.      مرحله پنجم؛ ارزیابی راه حل ها از طریق بررسی نتایج حاصل از آنها است. با توجه به نتایج مثبت و منفی که در هر یک از راه حل ها به دست آمده است و مقایسه آنها با همدیگر می­توان راه حل مطلوب را تعیین نمود. در بعضی از موارد تعیین راه حل مطلوب ازطریق نتایج بدست آمده مشکل است. شاید بر اساس یک معیار راه حل دارای الویت است ولی به لحا ظ معیار دیگر دارای اولویت نمی باشد بنابراین در این موارد باید روش تلفیقی را به وجود آورد تا ارزیابی برآن اساس صورت گیرد.

6.      مرحله نهایی؛ انتخاب یک راه از میان راه های مختلف و ارائه بیانیه تصمیم است که نشانگر تصمیم مدیر می باشد.

 

سبک تصمیم گیری

سبک تصمیم گیری افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنها در هنگام تصمیم گیری مورد استفاده قرار می­دهند. به عبارت دیگر سبک تصمیم گیری هرفرد رویکرد شخصیتی او در درک و واکنش به وظیفه تصمیم گیری خود است. در نتیجه علاوه بر عوامل سازمانی و محیطی اثرگذاربرسبک تصمیم­گیری مدیران، تفاوت ویژگی­های شخصیتی نیز باعث می­شود که مدیران نسبت به موقعیتهای تصمیم­گیری به نحوه متفاوت رفتار کنند و در نتیجه سبک تصمیم­گیری آنها با یکدیگر متفاوت باشد (سروون[1]،2009، 31).

سبک تصمیم­گیری به عنوان یک سری عادات یاد گرفته شده در تصمیم­گیری و اسلوب خصوصیتی افراد در دریافت و پاسخ به وظایف تصمیم گیری تعریف شده است.

سبک تصمیم­گیری اشخاص، رویکرد سرشتی و عادتی_ولو این که آموختنی باشد) است که انتخاب را تحت تأثیر قرار می‌دهد و سپس بر اساس آن انتخاب، عمل می‌شود.

افراد در شیوه تصمیم گیری‌شان ثبات دارند، آن‌ها یک سبک تصمیم اصلی دارند هرچند که ممکن است منحصراً از آن استفاده نکنند (همان منبع،27).

سبک های تصمیم گیری به وسیله محققین زیادی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. برای مثال رووی و ماوسون[2] چهار سبک تصمیم گیری را با ویژگی های زیر تعریف می نماید:

§       دستوری: عملی، مقتدارنه، غیرشخصی و قدرت طلبانه.

§       تحلیلی: ذهنی، غیر شخصی، مستلزم اعمال کنترل.

§       مفهومی: بینشی، مجذوب، شخصی، منعطف و تطبیقی.

§       رفتاری: اجتماعی بودن، دوستانه و حمایتی.

مطابق نظر نات[3] سبکهای تصمیم­گیری روشی است برای درک اینکه چرا مدیران در موقعیت یکسان از فرآیندهای تصمیم متفاوتی استفاده می نمایند.

به طور کلی تصمیم گیرندگان دو نوع اساسی رفتار تصمیم گیری را مورد استفاده قرار می دهند:

اقتدار گرایانه و مشارکتی .

 تصمیم گیرندگانی که رفتار اقتدار گرایانه در پیش می­گیرند، به تنهایی تصمیم گیری می کنند که چه کاری می­باید صورت بگیرد و یا چگونه صورت گیرد و این را به زیردستان خود ابلاغ می نماید. در عین حال آنها ممکن است قبل از تصمیم نهایی در مورد تصمیمات با زیردستانشان مشورت کنند. تصمیم­گیرندگانی که رفتار مشارکتی دارند از زیردستان می پرسند که چه کاری با چه روشی انجام می­شود و با یکدیگر به نوعی توافق یا اجماع می رسند. هردو رویکرد مزایا و معایبی دارند(سرافرازی و همکاران، 1387، 102-101) .

درباره سبک تصمیم گیری دو بعد وجود دارد، اولین بُعد شیوه تفکر افراد است. برخی در تفکر یا پردازش اطلاعات به منطقی و عقلائی بودن گرایش دارند، یک فرد عقلانی به اطلاعات به طور منظم می نگرد و اطمینان حاصل می­کند که قبل از تصمیم­گیری همخوانی منطقی وجود دارد. برخی ممکن است به خلاقیت و تفکر شهودی گرایش داشته باشند، انسان شهودی مجبور نیست اطلاعات را به شیوه منظم پردازش کند. بُعد دیگر تحمل برای ابهام[4] را توصیف می­کند، برخی افراد برای ابهام تحمل کمی دارند، اینها بایستی نظم و ترتیب و هم خوانی در روشی که اطلاعات ساختار داده شده اند، داشته باشند به طوری که ابهام به حداقل برسد.

وقتی این دوبُعد ترسیم شود چهار سبک تصمیم گیری به وجود می­آید:

دستوری، تحلیلی، ادراکی و رفتاری.

1- سبک دستوری[5]: افرادی که از این سبک استفاده می کنند، برای ابهام تحمل پایین دارند و در شیوه تفکرشان عقلانی هستند این ها کارآمد و منطقی می باشند، افرادی که نوع دستوری را به کار می برند، سریع تصمیم می­گیرند و به کوتاه مدت نظر دارند. سرعت و بازدهی آنها در تصمیم گیری، اغلب موجب می­شود که با حداقل اطلاعات و ارزیابی تعداد معدودی از راه حل ها به تصمیم گیری مبادرت ورزند.

 

2- سبک تحلیلی[6]: افرادی که از این سبک بهره می گیرند، تحمل ابهام بالاتر از سبک دستوری دارند، آنها قبل از تصمیم گیری، اطلاعات زیادی می خواهند و راه حل های قابل توجهی را ملحوظ می­دارند تا افراد پیرو سبک تصمیم­گیری دستوری. تصمیم­گیران تحلیلی به بهترین وجه به عنوان تصمیم­گیران دقیق با توانایی انطباق با موفقیت های منحصر به فرد خصوصیت یافته اند.

 

3- سبک ادراکی[7]: افرادی که سبک ادراکی را به کار می­گیرند، به مسایل به طور وسیع می­نگرند و راه حل­های زیادی را جستجو می­کنند. آنها بر بلندمدت تمرکز دارند و در یافتن راه حل­های خلاق برای مسایل بسیار خوب هستند.

 

4-سبک رفتاری[8]: تصمیم­گیرانی که این سبک را اعمال می­کنند با دیگران خوب کار می­کنند، آنها درباره دستاوردهای زیردستان توجه دارند و پیشنهادهای دیگران را می پذیرند. این افراد اغلب از جلسات برای ارتباطات استفاده می­کنند وسعی دارندازتعارض بپرهیزند(سرافرازی و همکاران، 1387، 104).

 

شیوه های تصمیم گیری

چهار روش تصمیم گیری شناخته شده است. کسی که این چهار روش را ارائه کرد، می خواست مدیران را در فرایند تصمیم گیری هدایت نماید، ولی این چارچوب برای هر فرد تصمیم گیرنده (اعم از مدیر یا کارمند) کاربرد دارد. چهار شیوه تصمیم گیری وجود دارد:

 

الف: شیوه تصمیم گیری ارشادی:

-        کسانی که از شیوه ارشادی، رهبری یا دستوردهی استفاده می کنند در برابر اطلاعات مبهم، بردباری و شکیبایی ندارند.

-        همواره در پی تصمیمات بخردانه و معقول هستند.

-        این افراد از کارایی و منطق بالایی برخوردارند.

-        بیشتر به کارایی توجه می کنند.

-        به هنگام تصمیم گیری و ارائه راه حل به پایین ترین میزان اطلاعات اکتفا می نمایند.

-        افرادی که در تصمیم گیری از چنین روشی استفاده می نمایند، به سرعت عمل می کنند و معمولا به دوره های کوتاه مدت توجه می نمایند.

ب: شیوه تصمیم گیری تحلیلی

-        کسانی که در تصمیم گیری، از شیوه تحلیلی استفاده می کنند در برابر اطلاعات مبهم از بردباری و شکیبایی بیشتری برخوردارند.

-        در پی کسب اطلاعات بیشتر بر می آیند و می خواهند بیشتر درباره آن بیندیشند.

-        مدیرانی که به شیوه تحلیلی تصمیم می گیرند، در تصمیم گیری دقت فراوان می کنند و می توانند خود را با شرایط جدید وفق دهند.

 

ج: تصمیم گیری اصولی

-        کسانی که از نظر تصمیم گیری به شیوه اصولی عمل می کنند؛ دارای دیدگاهی بسیار باز هستند.

-        بسیاری از راه حل ها را مورد توجه قرار می دهند.

-        به دوره های بلندمدت توجه می کنند.

-        در امر یافتن راه حل های ابتکاری و خلاق توانایی بالایی دارند.

 

شیوه تصمیم گیری رفتاری

-        کسانی که از نظر تصمیم گیری به شیوه رفتاری عمل می کنند؛ با دیگران همکاری می کنند.

-        همواره به دستاوردهای همکاران و زیردستان توجه می نمایند.

-        پیشنهادات را به خوبی می پذیرند و به نتیجه شوراها و گردهمایی ها اهمیت می دهند.

-        چنین مدیرانی می­کوشند تا از تعارض و برخورد عقاید اجتناب کنند و همواره پذیرای نظرات دیگران می­باشند(معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی، 1391).

 

نتیجه گیری

در مباحث ذکر شده شیوه ها و روش­هایی از تصمیم گیری مورد بحث قرار گرفت که به شیوه های جامع عقلایی مطرح هستند. در این شیوه ها؛ هدف یافتن بهترین راه حل از میان طرق ممکن است. همچنین هدف و مشکلات روشن و واضح؛ قابل بیان اند و اطلاعات مورد نیاز قابل جمع آوری و دردسترس تصمیم گیرنده هستند که به وسیله آنها به شکل منطقی میتواند راه حل مطلوب را انتخاب کند. ولی در دنیا واقعی با توجه به محدویت های زمان؛ مالی و نبود اطلاعات کافی و قابل اطمینان نمی توان به این ساده گی بهترین راه حل ممکن را انتخاب نمود و مدیر ناچار با کمک تجربیات؛ قضاوت های ذهنی؛ مقایسه های محدود و تغییرات تدریجی در تصمیم های قبلی و با اطلاعاتی که در دسترس دارد تصمیم می گیرد و اگر چه شاید تصمیم هایش بهترین نباشد ولی در محدوده امکانات قابل قبول و رضایت بخش به شمار می آید.

بنابراین نباید خود را به شیوه های جامع عقلایی محدود کنیم و این مطلب نیز باعث رد این روش ها نمی شود یا اینکه تصمیم گیری نباید تابع قاعده و یک شیوه منطقی و منظم نباشد بلکه هدف ارائه شیوه های دیگری است که با واقعیات محیط و شرایط واقعی سازمان و مدیران مطابقت بیشتری دارد و بهتر می تواند پاسخگوی نیاز مدیران باشند.

جهان امروز، جهان تغییرات است. تغییر، تصمیم گیری را دشوار می سازد. به همان اندازه که تغییر برای سازمان ها ایجاد مشکل می کند، به همان اندازه هم فرصت هایی را برای سازمان ها به وجود می آورد. چگونگی برخورد با تغییر، ارتباط مستقیمی با چگونگی تصمیم گیری دارد. در واقع افراد قبل از عمل کردن، تامین دلیل می کنند. به همین علت است که شناخت فرایند تصمیم گیری در توجیه و پیش بینی رفتار انسان می تواند مفید واقع شود.

بین درک و تصمیم گیری فردی، ارتباط وجود دارد، به این ترتیب که کارکنان در سازمان ها تصمیم گیرنده اند و یک راه را از بین دو یا چند راه انتخاب می کنند. بنابراین تصمیم گیری فردی، در حوزه رفتار سازمانی قرار دارد. یعنی چگونگی تصمیم گیری افراد در سازمان ها و کیفیت انتخاب بهینه، تحت تاثیر ادراک آنان قرار می گیرد.

بنابراین تصمیم گیری عکس العملی نسبت به یک مشکل است. آگاهی از این که مشکلی وجود دارد و این که باید تصمیمی گرفته شود، یک مساله ادراکی است. علاوه بر آن، در هر تصمیمی، برداشت تصمیم گیرنده در تفسیر و ارزیابی اطلاعات است.

 

 

 

 

منابع

1-   سرفرازی، مهرزاد و رزیتا سپهرنیا، اسماعیل کاوسی، 1389، "تاثیر خلاقیت بر بهبود تصمیم گیری مدیران"، ابتکار و خلاقیت در علوم، سال اول، شماره اول.

2-   سعادت، اسفندیار، 1376، "مدیریت منابع انسانی"، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت.

3-   افجه‌ای، سید علی اکبر،۱۳۷۳، "مدیریت اسلامی"، انتشارات جهاد- دانشگاهی، تهران.

4-   بهرنگی، محمد رضا،۱۳۷۱،"مدیریت آموزشی و آموزشگاهی"، گلچین، تهران

5-   سرفرازی، مهرزاد، غلامرضا معمارزاده، و غلامعباس واحدپور، 1387،" بررسی اثر بخشی سبک تصمیم گیری مدیران نوآور درمقایسه با مدیران سازگار"، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت، تهران، گروه پژوهشی آریانا.

6-    محمدی نسب، مهدی(1389) ،" الگویی برای تصمیم گیری راهبردی با رویکرد اسلامی"، پایان نامه دکترا دانشگاه علامه طباطبایی.

7- عزیزی، محمد، 1380، " بررسی نقش سیستم های اطلاعاتی و مدیریت بر بهبود تصمیم گیری مدیران سازمان بسیج دانشجویی"، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.

8-   ابراهیمی، علی، 1375، "بررسی الگوهای تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی شهر اصفهان بر اساس نظرات دبیران"، پایان نامه کارشناسی ارشد.

9-  حیدری، ندا، 1392، "بررسی رابطه مشارکت دبیران در تصمیم گیری­ها و عملکرد مدیران آموزش و پرورش تهران (در منطقه8)"، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه واحد تهران مرکز.



[1]-Cervone

[2]-Rowe and Mason

[3]-Nutt

[4]-Tolerance for ambiguity

[5]-Directive Style

[6]-Analytics Style

[7]-Conceptual Style

[8]-Bihavioral Style

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد